به نام تنها نقاش بی نظیر هستی
دیروز داشتم یکی از پستها که خودم ایجادش کرده بودم (البته به صورت غیر مستقیم چون حرفای من رو یک نفر دیگه آورده بود در یک پست جدا) نگاه میکردم.
دیدم وای!!
ما ها که ادعا میکنیم با هم یک هدف داریم و مثل هم فکر میکنیم پاش بیفته چقدر اختلاف نظر داریم و با هم دعوا میکنیم.
همه چیز از یک موضوع ساده شروع شد.اینکه ما داریم تو سایت فعالی میکنیم.بیرون هم یک گروه تشکیل بدیم.
هرکی یک نظری داشت.کار به دعوا کشید.
به نظرم حق با دو طرف بود.هم اونهایی که موافق اختلاط بودند و هم اونهایی که مخالف بودند.منظورم از اختلاط اینه که خانم هاو آقایون تو گروه با هم کار کنن.
افراد مخالف میگفتن چرا با ما مثل بچه ها رفتار میکنید.انگار که هیچی حالیمون نیست.
افراد مخالف هم یکمی نقش بابابزرگی گرفته بودن و از خاطراتشون و تجربیاتشون میگفتن.از اینکه این کار هر قدر هم هدفش مقدس باشه باز هم وسط راه به گناه کشیده میشه.
راست هم میگفتن.
ولی من به افراد موافق اختلاط حق میدم.چون بعضی از جبهه اون وری یعنی با تجربه ها اونقدر از موضع بالا برخورد میکردن که انگار چه خبره.
ولی در کل بحث جمع شد و فعلا آتش بسه.تا ببینیم کی دوباره میره بحث رو ادامه بده.
یک نفر هست توی تالار که اطلاعاتش خیلی بالاست ولی نمیتونه خوب اون اطلاعات رو منتقل کنه.
بییشتر اوقات موجب رنجش افراد میشه.
مثلا خود من خیلی از دستش شاکی شدم.در بیشتر مواقع.ولی محترمانه جوابش رو دادم.ولی بقیه که اینطوری نیستن.بهشون برمیخوره.
خلاصه اینکه نصف بحث دیروز درمورد اون آقا بود.بچه های جوونتر میگفتن یه جوری حرف میزنه که انگاری خیلی میدونه و ما خنگیم.انصافا راست هم میگفتن.من خودم اگر ببینم کسی اشتباهی میکنه یا مطلب اشتباهی میگه از طریق پیام خصوصی بهش میگم.تو جمع ضایعش نمیکنم.اما اون آقا مثل اینکه هنر انتقال مفاهیم رو نمیدونه.خیلی میدونه ها ولی بلد نیست درست بده بیرون.
اینم از دعواهای این چند وقته ما.
(خدایی بعضی وقتا از دستش دیوونه میشم.ولی چون مدیره سایته نمیشه بهش چیزی گفت)
سلام
وبلاگتون فوق العاده زیباست، نوشته هاتون زیبایی آن را بیشتر کرده!!!
بهت تبریک میگم
امیدوارم در زندگیت همینطور موفق باشی.
ممنون از لطفتون.
من هم برای شما آرزوی موفقیت یکنم.